شرب زرکشیده
ادبی،ورزشی،مطالب جالب
سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 13:29 ::  نويسنده : محمد

روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟
عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:...

۱- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.
۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.
در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم و لی آنها را رها نمی کنیم

سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 13:29 ::  نويسنده : محمد

زندگی مثل پیانو میمونه، دگمه های سفید لحظات شادیه و دگمه های سیاه لحظات غم واندوهه.

موقعی میتونی آهنگ خوبی با این پیانو(زندگی) بزنی که دگمه های سفید وسیاه را در کنار هم وباهم بزنی.

سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 13:29 ::  نويسنده : محمد
بالاخره شهر ما سفید پوش شد وبعداز مدتها یه دل سیر برف حسابی باریده والانم در حال باریدن هست. البته دیروز هم قبل از ظهر برف اومد.خدا کنه این برفی که داره میاد تا شب یا حداقل تا عصر طول بکشه.امسال زیاد برف نباریده بود فقط یکی دو باری ریز باریده بود. فایده این برفی که میاد تو تابستان معلوم میشه.وقتی که گرما همه رو کلافه میکنه.به هر حال خواستم به دوستان اطلاع بدم که ما برف داریم!!!

سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 12:40 ::  نويسنده : محمد
بازی تراکتور واستقلال با قضاوت معنی دار وفوق العاده ضعیف داور همیشه از خور راضی ومغرور مشهدی یعنی محسن ترکی با حق کشی تمام به سود آبیها به اتمام رسید.اما در این میان فارغ از همه اتفاقات وحق کشی ها،رفتار بی ادبانه وصحبتهای ناپسند مربی وبازیکن استقلال شخصیت آنها را بیشتر نمایان میکند.جباری که سخنان تحقیر آمیز او با مظلومی ومدیران تیمش اورا منفور کرده بود وبا ترس مظلومی وفتح الله زاده بی پاسخ ماند.در این بازی مانند همیشه بدون داشتن شعور وادب به قلعه نوعی تاخته واورا هوچی گرعنوان کرده وعبارت حرف نزن را خطاب کرده .آیا در جهان بازیکنی هست که به بدترین وبی ادبانه ترین شکل به مربیان اکنون وسابق  بتازد واز طرف هیچ  مسئولی پاسخی نگیرد.او شعور وشخصیت خودرانشان میدهد.وکلمات ناپسندی که طرفداران آبی،قرمز وتراکتور نثار وی میکنند.جباری همواره ناسپاسی خودرانشان داده ومطمئنا چند سال آینده نامی نکو از خود برجای نمیگذارد.
 
اما مظلومی هم که در قضیه جباری وکرار اوج ترسو بودن خور را اثبات کرد وبه جای تنبیه جباری که به بدترین شکل وی را تحقیر کرده بود کرار را اخراج کرد. (چرا که جباری گفته بود تا کرارا نباشد من یک دقیقه هم بازی نمیکنم.)در بازی تراکتور در جلسه مطبوعاتی ونیز برنامه نود به تیم تراکتور که حمله کرده وعنوان نمودکه تراکتور اصلاموقعیتی نداشته ودو پنالتی گرفته شده صحیح بوده (در صورتیکه به گفته کارشناسان وکمیته داوران هردو پنالتی اشتباه ویک پنالتی به نفع تراکتور گرفته نشده).انصافا اگر اون پنالتی گرفته نمشد با توجه به جریان بازی استقلال چند گل از تراکتور میخورد.انصاف مظلومی کجا رفته؟دوستان استقلالی نظر شما چیست؟
 
سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, :: 10:57 ::  نويسنده : محمد

سلام به همه دوستان.من در آبان ماه سالجاری به پیشنهاد همسرم وبلاگم را بعد از سالها کلنجار دربلاگفا راه اندازی کردم.ودر این چند ماهه تجربه خوبی بود.به نظرم مطالب خوبی در وبلاگ گذاشتم ودوستای خوبی پیدا کردم.تا اینکه یه ایمیل دریافت کردم از دوست خوبی به نام مهسا خانم که پیشنهاد داد وبلاگی در لاکس بلاگ راه اندازی کنم.جستجو کردم دیدم انصافا چقدر امکانات خوبی داره.واین اولین مطلب من در این وبلاگه.امیدوارم دوستان کمکم کنند تا این هم راه بیفته.وبتونم مطلب بدرد بخوری در این وبلاگ درج کنم.

صفحه قبل 1 ... 39 40 41 42 43 ... 44 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شرب زرکشیده و آدرس hamze90.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 85
بازدید کل : 60910
تعداد مطالب : 435
تعداد نظرات : 51
تعداد آنلاین : 1