داستان عشق
شرب زرکشیده
ادبی،ورزشی،مطالب جالب
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 8:8 ::  نويسنده : محمد

دختری کنجکاو میپرسید: ایها الناس عشق یعنی چه؟

دختری گفت: اولش رویا آخرش بازی است و بازیچه.  

مادرش گفت: عشق یعنی رنج پینه و زخم و تاول کف دست.

 پدرش گفت: بچه ساکت باش، بی ادب! این به تو نیامده است.

رهروی گفت: کوچه ای بن بست

 سالکی گفت: راه پر خم و پیچ .

در کلاس سخن معلم گفت: عین و شین است و قاف، دیگر هیچ.  

 دلبری گفت: شوخی لوسی است.

تاجری گفت: عشق کیلو چند؟
مفلسی گفت: عشق پر کردن شکم خالی زن و فرزند.

 شاعری گفت: یک کمی احساس مثل احساس گل به پروانه.

 عاشقی گفت: خانمان سوز است بار سنگین عشق بر شانه.

 شیخ گفتا: گناه بی بخشش.

 واعظی گفت: واژه ی بی معناست.

 زاهدی گفت: طوق شیطان است.

 محتسب گفت: منکر عظماست.

 قاضی شهر گفت: عشق را فرمود حد هشتاد تازیانه به پشت.

 جاهلی گفت: عشق را عشق است.  

پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت.

رهگذر گفت: طبل تو خالی است یعنی آهنگ آن ز دور خوش است.

 دیگری گفت: از آن بپرهیزید یعنی از دور کن بر آتش دست.

چون که بالا گرفت بحث و جدل توی آن قیل و قال من دیدم طفل معصوم با خودش می گفت: من فقط یک سوال پرسیدم!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شرب زرکشیده و آدرس hamze90.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 724
بازدید کل : 54791
تعداد مطالب : 435
تعداد نظرات : 51
تعداد آنلاین : 1